از فردریک فورسایت قبلا کتاب – مامور مذاکره – را معرفی کردیم ، کتابی که تلاش خوبی بود برای روایت ماجرایی در حاشیه سالهای پایانی جنگ سرد.
پس از پایان جنگ سرد، جاسوسی نویسان با دو راهی روبرو شدند. برخی مانند جان لوکاره همچنان به نوشتن در مورد جنگ سرد و تقابل این سو و آن سوی دیوار آهنین ادامه دادند(نه البته در تمامی موارد). اما برخی هم از فضای جدید ، یعنی جنگ افغانستان ، تروریسم بنیاد گرایی و مانند آن وام گرفتند. در حقیقت دیوار آهنین یکی از اصلی ترین جریانهای ژانر جاسوسی بود که با برافتادنش شکل دیگری به ژانر جاسوسی داد.
فردریک فورسایت در رمان افغان وارد همین فضا میشود ، تلاش سازمان های جاسوسی غرب و بویژه انگلستان برای نفوذ در گروههای تروریستی بنیاد گرا.
در کتاب افغان القاعده تصمیم میگیرد عملیات بزرگی برای ضربه زدن به غرب ترتیب دهد. مانند دیگر کتابهای فورسایت ، ماجرا در چندین کشور و چند قاره پیگیری میشود ، تا نهایتا به صورت یک جریات اصلی به هم پیوند بخورد.
قسمتهای مهمی از کتاب در افغانستان میگذرد؛ در حین جلو رفتن رمان قسمت مهمی از تاریخ افغانستان هم در جریان داستان نقل میشود. از نظر من کتاب افغان یک کتاب جاسوسی درجه یک نبود . خواندنش لذت بخش بود ، ولی نسبت به کتاب دیگر فورسایت – مامور مذاکره – زیاد آن را نپسندیدم.
افغان با ترجمه زهرا حسینیان ، توسط انتشارات ترانه در سال 1390 چاپ شده است.