سفر رفتن قسمت مهمی از زندگی است ، دیدن اینکه 8.5 میلیارد آدم دیگر چگونه زندگی می کنند می تواند واقعا راهگشا باشد . فرهنگ و مذهب و طبیعت و غذاهای مختلف ، روند فکری آدم را ممکن است تغییر دهد.

یکی از اولین سفرهای خارجی که رفتم را کاملا یادم هست. مالزی رفته بودیم . مالزی جمعیتی چینی تبار هم دارد ، در یکی از این دیدار ها به یکی از معبد ها رفتیم . در قسمتی از معبد دختران و پسران چینی تبار مالزیایی با لباس عادی روزمره و یک دسته گل بدون هیچ گونه تکلفی در صف ایستاده بودند تا ازدواج کنند . جالب بود . ( ممکن است بعدا ازدواج مفصلی هم بگیرند ، آنرا هم رد نمی کنم ) بعدها خیلی علاقه به سفرهای خارجی پیدا کردم ، دیدن مردم های دیگر که با ما که مرکز جهان بودیم جالب بود . برای ایرانیها که سالها با اخباری که مبتنی بر یگانه بودن خودشان منتشر می شود بمباران خبری می شوند ، گاهی سر زدن به کشورهای بی ادعای دیگر هم بدک نیست.

کشورهایی مثل ارمنستان و گرجستان که سفت به فرهنگ خودشان چسبیده اند و از قضا کاری به دنیا هم ندارند جالب اند ، مذاهب مختلف هندوستان و اختلاف طبقاتی عجیب و غریبشان هم همین طور.

اولین بار که با دشواری های سفر روبرو شدم ، یادم هست که میخواستیم با دوستان دبیرستان برویم دبی (البته سالها بعد از دبیرستان ) . به چند آژانس سر زدیم . تاکید داشتند که باید برای گرفتن ویزای امارات متحده ، چک ضمانت بدهیم ؛ تعجب آور بود . به سختی آژانسی پیدا کردیم( از طریق یک آشنا طبیعتا )  که قبول کرد بدون چک ضمانت ما راهی بلاد فرنگ کند .

بعدها گاهی با گردشگر های خارجی که ایران می آمدند و توریست هایی که بیرون از ایران میدیدیم هم صحبت شدم . همیشه تلخی سختی را احساس میکردم وقتی متوجه می شدم اصلا دغدغه ویزا گرفتن ندارند . افراد هم سن من موقعی که صحبت سفر می شد ، به راحتی شروع میکردند کشورهایی که رفته اند را نام ببرند و برای ما بسیاری آنها دست یافتنی نبود . برای ایرانیان دوستدار سفر یکی از آشنا ترین جست و جو ها در گوگل جست و جوی لیست کوتاه کشورهایی است که میتوان با پاسپورت ایرانی بدون ویزا به آنها سفر کرد.

درحقیقت برای

کشورهایی که به ایرانیان اجازه بازدید میدهند هم گاهی بازی هایی در می آوردند . مثلا گرجستان گاهی ایرانیان را در فرودگاه مقصد برمیگرداند .

نداشتن کارت اعتباری و سختی های رزرو هتل و مراکز اقامتی در خارج ایران ، یکی از دیگر تفاوت های ایرانیان عاشق سفر با توریستهای دیگر است. همیشه در سفر دغدغه حمل و نقل پول و سرقت آن و رزرو هتل ها وجود دارد. گرچه در سالهای اخیر سایتهای ایرانی هم با کارت های شتاب رزرو هتل ها را انجام می دهند و شما میتوانید حتی موقعی که در خارج از ایران هستید بلیط هواپیما بخرید و هتل رزرو کنید با کارت شتاب . ولی نمی توانید این نگرانی را از خودتان دور کنید که اگر کیف تان را زدند دقیقا چه کارهایی را باید انجام دهید ؟

بارها در سایتها خوانده ام و دیده ام که توریستهای کشورهای دیگر به محض پیاده شدن از هواپیما خودرو کرایه میکنند و دنبال سفرشان میروند اما ما بواسطه نداشتن کارت اعتباری هرگز نمی توانیم چنین کاری انجام دهیم. نمیتوانیم بلیطمان را خودمان بخریم ، هتل مان را خودمان بگیریم و همه کارها در دنیایی که به شدت به هم وصل شده است باید با یک واسطه انجام دهیم.

یادم هست یکی دوسال قبل هنگامی که از نپال برمی گشتیم ( بلیط و باقی قضایا را با دلار 4400 تومانی خریده بودیم ) در فرودگاه دبی هنگام پرواز ترانزیت به سمت ایران مسافران شروع کردند به صحبت در مورد اینکه دلار به 5000 تومان رسیده است ( منبع قیمت دلار در سال 1396) ، این افزایش گاه و بیگاه دلار ادامه یافته است و امروز به قیمتی رسیده است که واقعا بسیاری از اهداف را برای ایرانیان غیر قابل دسترس کرده است . ( 22400 تومان در اواخر تیر 1399) .

در حال حاضر بزرگترین مانع برای سفرهای خارجی ، ارزش پایین پاسپورت ایرانی  ، عدم امکان استفاده از سیستم کارت های اعتباری و بعد از آن ارزش پایین پول ملی است . به هرحال  موارد فوق در حال حذف سفرهای خارجی از برنامه بسیاری از ایرانیان است که باعث میشود کمتر دنیا و مردم آن را بشناسیم . کمتر وقت کنیم تا به این فکر کنیم مردم دیگری هم در دنیا هستن که از اتفاق آنها هم آرزوهای بلندی دارند و شاید خوردن یک قهوه با آنها یا قدم زدن در پیاده روهای شهرشان و جنگلهای گرمسیری شان خیلی هم بد نباشد و کیفیت زندگی خودمان را هم بالاتر ببرد.